آن
طرف رودخانه که رسیدیم در ساحل رود جسد زخمی اش را پیدا کردیم در حالی که
دهان خودش را پر از گِل کرده بود! قبل از حمله اصرار داشت که در عملیات
شرکت کند. گفتم: نه. این عملیات حساس است و تو خیلی جوانی. ممکن است زخمی
بشوی و فریاد بزنی. گفت: قول می دهم اگر زخمی شدم فریاد نزنم...