مزار شهدای چالدران در کجای حرم سلاطین عثمانی قرار دارد؟
با عرض معضرت که یکم این مقاله رو دیر به انتشار رسوندم این مقاله رو پدرم در مورد سریال حریم سلطان نوشته بودن که من الان این مقاله به دستم رسید به ادامه ی مطلب مراجعه کنید
مزار شهدای چالدران در کجای حرم سلاطین عثمانی قرار دارد؟
اخیراً برخی ازنشریات محلی و هفتهنامه های کشوری در مقالههای نوشته بودند که چند وقتی است که شبکههای ماهوارهای کشور ترکیه( (show tv .star tv)) اقدام به پخش سریالی مینمایند که به زندگی سطان سلیمان اول پرداخته است.
این سریال بین مخاطبین کشورهای غربی و ایرانی آن بنام (حریم سلطان) هواداران زیادی را برای خود جذب کرده است. درهفته نامه مذکور مطلبی از رجب طیب اردوغان(نخست وزیر ترکیه) نیز درج شده بود.
اما متاسفانه هیچ یک از این دو مقاله با واقعیتهای موجود در تاریخ ما در خصوص ظلمی که از ناحیه برخی سلاطین عثمانی به سرزمین پرگهر ایران رفته است، مطابق نبود.
نگاهی گذرا به تاریخ پر افتخار ایران اسلامی نشانگر آن می باشد که در مقاطع مختلف سرزمین و خاک ایران مورد تاخت و تاز سلاطین عثمانی قرار گرفته و قبور به جا مانده از شهدای جنگ چالدران (آذربایجان غربی) و کنار مقبرهی شیخ صفیالدین اردبیلی گواه روشنی بر این چپاول و تجاوز گری آنها به ایران میباشد.
البته از مردم عزیزی که در مقاطع مختلف مقابل تجاوزگران پرتغالی، انگلیسی، روسی، عثمانی و رژیم بعثی عراق شجاعانه ایستادگی کرده و با تقدیم خون خودشان و تقدیم صدها هزار شهید مانع از استیلای دشمن بر خاکشان شدند، انتظار میرفت تا در مقابل هجوم فرهنگی متجاوزین نیز، فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی خود را حفظ کنند، اما جای تاسف دارد که این سریال چنان در بین برخی خانوادههای ایرانی جا باز کرده و محبوبیت پیدا نموده است، که پیگیری وقایع آن سریال را مهم تر از پیگیری مسایل مربوط به خانواده و جامعه خودشان قرار داده است.
اردوغان در مورد حکومت 46 ساله این سلطان عثمانی(1566 تا 1520میلادی) اذعان نموده است که 30 سال از عمر سلطان سلیمان در پشت اسب گذشته است!!!
بعد از تشکیل دولت صفوی (920 ه.ق ) در ایران، با فرمان سلطان سلیم خان اول 40000 تن از مردم شیعه آناتولی به کینخواهی حکومت شیعی در ایران کشته شدند و متعاقب آن لشگری عظیم با تفنگهای جدید و توپخانه ای قوی به آذربایجان گسیل داشت که در دشت چالدران واقع در مشرق دریاچهی ارومیه با سپاه شاه اسماعیل به جنگ پرداختند و پادشاه جوان صفوی را که با شمشیر بر توپهای دشمن حمله میبرد، مجبور به شکست کرده و جمع کثیری از سرداران و سربازان ایرانی را به شهادت رساند و بعد از عقبنشینی شاه اسماعیل به همدان، سلطان سلیم ، تبریز را به تصرف خود در آورد.
رشادتهای شاه اسماعیل و ایجاد اتحاد مذهبی و رسمی کردن مذهب تشیع نتیجه بسیار بزرگی داد و آن حفظ جامعه ایرانی از شر تعرضات سلاطین متعصب عثمانی بود.
سلطان سلیمان قانونی که در سال 926 ه.ق و پس از فوت سلطان سلیم اول به سلطنت رسید، به ایران حمله کرد و پس از تسخیر ولایت آذربایجان تا حدود ابهر و سلطانیه در استان زنجان پیش روی کرده و خاک ایران را لگدمال چکمه سربازان عثمانی نمود.
هر چند تاریخ پر افتخار ایران اسلامی گویای رشادت و پایمردی مردم ایران در بیرون کردن متجاوزین از خاک خود میباشد ولی کماکان این سوال مطرح است که آیا مردم ایران به راحتی خون شهدای خود را فراموش کرده و مجذوب حرمسرای سلطان عثمانی می شوند؟؟؟
آیا چون این سلطان عثمانی بهزبان فارسی آشنا میباشد و اشعاری از مولانا را میخواند، چنین محبوب شده است؟ یا چون یک کنیز ایرانی را در حرم خود به بانوی حرمسرا ارتقاء داده و ناموس ایرانی را عرصه هوسبازیهای خود کرده است، چنین محبوب شده است؟
آیا توهین و تحقیر یک ملت بیش از این است؟
آیا توجه کردهاید که چرا در آستانه خروش و قیام ملتهای مسلمان منطقه بر علیه حکام خود فروخته عرب، برخی از زمامداران مسلمان(شما بخوانید در یک کشور مسلمان) دوباره درصد احیاء امپراطوری سابق خود و معرفی الگوی حکومت سکولار برای کشورهای عربی و اسلامی هستند؟
آیا اگر روزی فیلم حرم صدام حسین بعثی نیز ساخته شود، تا این اندازه خواهد توانست مردم ایران را مجذوب خودش نماید؟؟؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران،هویت و جان تازه ای به کالبد مسلمانان در دنیا دمیده شد و مردمی که قرنها به هیچ انگاشته شده بودند موفق شدند با الگو گرفتن از ایران و برای بدست آوردن حقوق خود در مقابل متجاوزان و استعمارگران به پا خیزند و جمهوری اسلامی را بعنوان یک قدرت بزرگ جهانی، قدرتی که بر پایه دین آموزههای اسلامی بنا شده است به رسمیت بشناسند.
اما دقیقا در همین عصر و البته با برنامهریزیهای پشت پرده آمریکا و رژیم غاصب اسراییل، نمایشهایی اجرا میشود تا یک دولت لایک در یک کشور مسلمان را بهعنوان الگوی حکومت اسلامی و به اصطلاح دمکراسیخواه به مردم دنیا معرفی کرده آن را بعنوان الگویی که جایگزین فرهنگ انتظار و قیام سرخ تشیع و اباعبدالله الحسین(ع) و متعاقباً انقلاب شکوهمند اسلامی ایران است، برای مسلمانان دنیا معرفی کنند.!!!
از مسؤلین فرهنگی کشو، دست اندرکاران مطبوعات و متولیان سازمان صدا و سیما توقع میرود تا سریعاً با ساخت برنامهای مستند و انتشار اسناد و مدارک متقن، پشت پرده این جریانات و
زوایای پیدا و پنهان این سریال ها را به صورت مستند به مردم معرفی کرده و مانع از تسخیر فکر و ذهن مردم عزیزمان و کمرنگ شدن فرهنگ غنی اسلامی ایرانی توسط ایادی استکبار گردند.
هر چند به پایان آمد این دفتر ، ولی حکایت همچنان باقیست!
(م.ش)19/9/91
منابع و مأخذ
1- تاریخ ایران (بعد از اسلام-عباس اقبال آشتیانی)انتشارات نگاه 1386 تهران
2- نشریه اردبیل فردا-شماره 374- 24/8/91 اردبیل
3- هفته نامه امید جوان – شماره 799 – 11/9/91 تهران
4- ناحیه گرایی در ایران از منظر جغرافیای سیاسی- دکتر مراد کاویانی راد- پژوهشکده مطالعات راهبردی-1389 تهران
5- چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه ج- ا روح الله حسینیان – مرکز اسناد انقلاب اسلامی 1387 تهران
- ۹۲/۰۸/۲۹
- ۲۸۶ نمایش