چگونگی ایجاد انگیزه و رغبت افراد در مرحله جذب
همه افراد از نظر شکل و قیافه با یکدیگر اختلاف دارند، تفاوتهای فردی از نظر اسلام اصلی مسلم قلمدادشده است؛
در اصول کافی درباره درجات ایمان از پیشوایان دینی روایاتی وارد شده که
مضامین آنها حاکی از این است که افراداز نظر استعدادعقلی و روحی در یک سطح
نمیباشند،لذا پیشوایان دینی توصیه نموده اند که بحسب استعدادهر فرد تکلیفی
برای او باید در نظر گرفت،و کسانی که در سطح پائین تری قرار دارند، نباید
تکالیف دشوار و خارج از توانایی بر عهده شان گذاشت. پیامبر اسلام (ص)می
فرماید: «الناس معادن کمعادن الذهب و الفضّهً» یعنی: مردم همانند معادن
هستند برخی معدن طلا وبعضی معدن نقره.یعنی افراد از نظر استعداد در سطوح
گوناگونی قرار دارند وهمه با یکدیگر یکسان نمیباشند.
در تربیت سعی میشود استعدادورغبتهای افراد معلوم ومشخص گردد ،پس از تعیین
ذوق ورغبت افراد به تعلیم و تربیت آنان میپردازند. در نتیجه از اتلاف
نیروهای انسانی ومالی جلو گیری بعمل میآید.درگذشته کمتر به این موضوع توجه
میشد،کودکان رابایک برنامه پرورش میدادند بدون این که توجه خاصی به
رغبتهای آنان بنمایند.اگر مربیان به رغبتهای اعضا توجه نکرده و دراینکار
از دیگران کمک نگیرند، بجای این که درامر تربیت آنان عمل مثبتی راانجام
دهند ،زیان وضرر جبران ناپذیری را متوجه افراد و در نهایت گروه خواهند
نمود. به همین دلیل ضرورت دارد سرگروهها به این تفاوتها در استعدادها و
تمایل افراد توجه داشته و آن را نادیده نگیرند.
خواجه نصیرالدین طوسی درباره رغبتهای کودکان این چنین میگوید: «بهتر است
که در طبیعت کودک دقت و نظر کنندواز رفتار و کردارش بفراست دریابند که
علاقه وذوق چه کاری را دارد تا او را بهمان کار وادارند زیرا همه افراد
آمادگی هر کاری را ندارند پس باید هر فرد را به همان شغلی که بدان علاقه
مند است بگمارند تازودتر نتیجه وفایده بدست آید.» (کتاب اخلاق ناصری)